معنی (.iv &.tv): قادربودن، قدرت داشتن، امکان داشتن , (yam)، (.iv &.tv.n): حلبی، قوطی، قوطی کنسرو درقوطی ریختن، زندان کردن، اخراج کردن، ظرف, معنی (پهذ &پفذ): قادربودن، قدرت داشتن، امکان داشتن پ (غشو)، (پهذ &پفذپئ): حلبی، قوطی، قوطی کنسرو درقوطی ریختن، زندان کردن، اخراج کردن، ظرف, معنی (,iv &,tv): rاbcfmbj، rbcت bاaتj، اklاj bاaتj , (yam)، (,iv &,tv,n): pgfd، rmzd، rmzd ljscm bcrmzd cdoتj، xjbاj lcbj، اocا[ lcbj، 'ct, معنی اصطلاح (.iv &.tv): قادربودن، قدرت داشتن، امکان داشتن , (yam)، (.iv &.tv.n): حلبی، قوطی، قوطی کنسرو درقوطی ریختن، زندان کردن، اخراج کردن، ظرف, معادل (.iv &.tv): قادربودن، قدرت داشتن، امکان داشتن , (yam)، (.iv &.tv.n): حلبی، قوطی، قوطی کنسرو درقوطی ریختن، زندان کردن، اخراج کردن، ظرف, (.iv &.tv): قادربودن، قدرت داشتن، امکان داشتن , (yam)، (.iv &.tv.n): حلبی، قوطی، قوطی کنسرو درقوطی ریختن، زندان کردن، اخراج کردن، ظرف چی میشه؟, (.iv &.tv): قادربودن، قدرت داشتن، امکان داشتن , (yam)، (.iv &.tv.n): حلبی، قوطی، قوطی کنسرو درقوطی ریختن، زندان کردن، اخراج کردن، ظرف یعنی چی؟, (.iv &.tv): قادربودن، قدرت داشتن، امکان داشتن , (yam)، (.iv &.tv.n): حلبی، قوطی، قوطی کنسرو درقوطی ریختن، زندان کردن، اخراج کردن، ظرف synonym, (.iv &.tv): قادربودن، قدرت داشتن، امکان داشتن , (yam)، (.iv &.tv.n): حلبی، قوطی، قوطی کنسرو درقوطی ریختن، زندان کردن، اخراج کردن، ظرف definition,